موقع فروش ماشین قرارداد ببند اسدالله خان!

کجای داستان بودیم؟ آها تو معامله ماشین بودیم. تو خرید که اوستا شدی, نشدی؟ اما تو فروش, یه دفعه فکر نکنی این که دیگه گفتن نداره. خب میزنی تو Kijiji و میفروشی دیگه. حالا قبلش هم خودت و فسقلیها یه دستی به سر و گوش ماشین میکشید و حسابی برقش میندازید. حتما اون چراغ تعمیرش رو هم یه جوری خاموش میکنی و ماشین رو میندازی به خریدار بعدی. خدا وکیلی همین فکر رو نکردی؟

 

کجای داستان بودیم؟ آها تو معامله ماشین بودیم. تو خرید که اوستا شدی, نشدی؟ اما تو فروش, یه دفعه فکر نکنی این که دیگه گفتن نداره. خب میزنی تو Kijiji و میفروشی دیگه. حالا قبلش هم خودت و فسقلیها یه دستی به سر و گوش ماشین میکشید و حسابی برقش میندازید. حتما اون چراغ تعمیرش رو هم یه جوری خاموش میکنی و ماشین رو میندازی به خریدار بعدی. خدا وکیلی همین فکر رو نکردی؟
اما نه عزیز, فروش ماشین میتونه اول بدبختی و دردسر باشه, شما میتونی به دلیل فروش وسیله نقلیه خطرناک پات گیر باشه. یه عده هم افتادن تو بازار و از فروشنده های بی تجربه مثل جنابعالی ماشین رو میخرن و فرداش با یه صورتحساب دو برابر ارزش ماشین میاند سراغت. بعد از چند روز هم با یه نامه دادگاه میاند که بفرما دادگاه که حداقلش کلی اعصاب خرد کنی و استرسه. از این بدترهم تاج الملوک خانمه. ایشون میشه وکیل مدافع یارو کلاهبرداره و هی غر میزنه که “چرا اینجوری کردی و اونجوری نکردی؟”. هنرمیکنی اگه یه سکته ناقص از ترس نزنی.
ببین اسدالله خان, بذار تکلیفم رو باهات روشن کنم, یه دفعه خدای نکرده ماشینی که ترمزش, فرمونش یا یه جای اساسی و خطرناک دیگش مشکل داره, نفروشی ها؟ نه تنها رفاقتم باهات بهم میخوره که هیچ, قوانین اینجا هم یقه شما رو ول نمیکنه.
ولی اگه مشکل ماشین اساسی نبوده و شما هم خدا وکیلی خبر نداشتی. یا ماشینت “خرده مشکل” داشته و به طرف گفتی که “داداش اینجا و اینجا و اونجاش خرابه”. خب راهش اینه که به طرف پیشنهاد نشون دادن ماشین رو به مکانیک بدی. بعد همینو برمیداری میاری رو کاغذ و طرف رو میبری محضر و یه قراداد فروش که ذکر بشه ماشین Inspection شده و “As Is” فروخته شده با طرف امضا میکنی. البته طبق قانون شما مجاب به رفتن محضر نیستی ولی جماعت کلاه بردار کلا با کاغذ و محضر و قرارداد مشکل دارن. از قدیم گفتن “تا چوب برداری, گربه دزده فرار میکنه”.
راستی اسدالله خان , امشب Thanksgiving با تاج الملوک خانم و فسقلیها تشریف بیارید منزل ما, تنها تو خونه نشینین. یه مرغ هورمونی گرفتیم اندازه بوقلمونه, میشینیم دورهم گپ میزنیم. این شب یه چیزی تو مایه جشن مهرگان خودمونه, دوستان دور هم جمع میشن و شکرانه زندگی میکنن و گل از گلشون میشکفه.
هر جا جشن و شادی بود, دعوتش کن تو زندگیت اسدالله خان!

Leave A Comment